سینمای ذهن
هر مهندسی برای ساختن موتور،ماشین،پل وهر چیز دیگری نیاز به تکنیک و روش خاصی دارد.روح انسان نیز برای کنترل وهدایت زندگی به یک تکنیک های خاص نیاز دارد.یک مهندس هنگامی که می خواهد یک پل را پایه ریزی کند.ابتدا نقشه آن را در ذهنش طراحی و محاسبه خاص ریاضی می کند که تحمل چند میلیون ماشین را هنگام عبور از آن را دارد وچند سال می تواند بقاء داشته باشد وبعد آن را روی کاغذ پیاده و اجرا می کند.
پس اگر ماهم می خواهیم به اهداف(آرزوهایمان)برسیم.باید از این روش استفاده کنیم.چراکه در این دنیا هیچ چیزی به خودی خود اتفاق نمی افتد .و دنیای ما بر پایه نظم وقانون نهاده شده است.پس اگر ما بخواهیم به یک آرامش موفقیت برسیم و آرزوهایمان را مثل بادیادک در آسمان به پرواز در آوریم ورویاهایمان به تحقق بپیوند باید از همبن روش استفاده کرد.باید بدانید که همین سوژه های ذهنی که از صمیم قلب بر ضمیر باطن (نا خدا آگاه)نقش می بندد.مادر هر سن وسالی که باشیم آرزوی های مشترک داریم آن هم سلامتی ،موفقیت،آرامش و شادی می باشد.پس برای رسیدن به اهدافمان ابتدا آن را در ذهنمان طراحی به شکلی آن را باید تجسم کنیم که آن را با تمام وجود آن را ببینیم.همن طور که در واقعیت می ببینیم چون همین تصور باعث می شود که بر ضمیر نا خودآگاه (باطن)نقش ببندد ومغز آن را اجرا کند وبعد به وقوع می پیوند به این تصور ذهنی سینمای ذهن می گویند.مثلا اگر ما هدفمان این است که مریضی مان خوب بشود باید خودمان را در سلامتی تصور کنیم چرا که اکثر بیماریها با تصور ما همراه است مانند افسردگی،اضطراب،تنش های عصبی،تیک های عصبی وغیره .پس فراموش نکنید برای رسیدن به اهداف مان مانند مهندس عمل کنیم متا سفانه ما عادت کرده ایم که همیشه منفی یات رو در ذهن بپرورانیم وهمان ها برای مان محقق می شود.پس مثبت عمل کن از مطالعه شما متشکریم.
