وبسایت تفکر نو

مقالاتی مفید جهت بهبودی مشکلاتی که در طی مسیر زندگی برای هر انسانی اتفاق می افتد

وبسایت تفکر نو

مقالاتی مفید جهت بهبودی مشکلاتی که در طی مسیر زندگی برای هر انسانی اتفاق می افتد

وبسایت تفکر نو

من مربی قرآن واحکام دانش آموزان هستم.حدود 13سال است که با أموزش وپرورش همکاری دارم ومشاوره با دانش آموزان را به عهده داشتم وبه عنوان سخنران در سطح بروجرد مشغول بودم.
وموضوع سخنرانیم سبک زندگی بوده وبه عنوان مربی در کانونهای مساجد وپایگاه فعالیت دارم.

آخرین نظرات

ما انسانها چون فراموشکار هستیم.بیشتر اوقات خدا را فراموش می کنیم.ولی با این عمل کوچک باعث به یاد آوردن خدا می شویم.واز یاد او غافل نمی شویم.همان طور که هنگام گرفتاریها ومشکلات به درگاه خدا پناه می ببریم.واحساس عجز وناتوانی می کنیم.یا هنگام مشکلات وسختیها وگرفتاریها این مشکلات را به گردن خدا می اندازیم.ووقتی مشکلات وگرفتاریهایمان حل شد دوباره خدا را فراموش می کنیم.ولی وقتیکه همواره سپاسگزار باشیم.یعنی همیشه به یاد او هستیم وخود این عمل نیز یک عبادت هم محسوب می شود.یکی از فواید شکر گزاری این است که دیگر توجهب به مشکلات ونداشته هایمان نمی کنیم.وزندگی خود را با دیگران مقایسه نمی کنیم.وهمواره نعمت ها را به جای کمبودها می ببینیم.وهمیشه منتظر نعمت های جدیدی از طرف خدا هستیم.پس با اینکار ساده باعث می شویم.که نعمت های بیشماری را وارد زندگی هایمان کنیم.ودر نتیجه دچار تنش های عصبی وروحی واسترس وافسردگی نمی شویبم.اگر ما یک لیستی را تهیه وده تا از نعمتهایمان را بنویسیم.ودر پایان هر کدام از نعمت ها شکر گزاری کنیم.ویک لیستی ازنعمتهای که هنوز خدا به ما نداده که دوست داریم به آنها برسیم.را تهیه وباز برای هرکدام از آنها نیز شکر گزاری کنیم.وهروز به عقب برگرد ولیست خود رامرور کنید ودر پایان هر کدام از نعمتها شکر گزاری کنیم.زمانی فرا می رسد که متوجه خواهیم شد که چه نعمتهای را که نداشته والان آنها را وارد زندگی یمان کرده ایم.چون این وعده ای است که خدا به ما داده است.اگر شاکر باشید نعمت های شما بیشتر واگر ناشکر باشید عذاب خواهید دید.طبق نظر روان شناسان غربی واسلامی چیزی که در زندگی ما خیلی نقش مهمی دارد مسئله شکر گزاری است.متاسفانه اکثر مشکلات ما به خاطر فراموش کردن نعمت های خدا می باشد.ما آنقدر به نداشته هایمان فکر می کنیم وآن قدر به آن اهمیت می دهیم.که واقعا هرروز بدبخت تر می شویم.واگر به داشته،هایمان فکر واهمیت بدهیم نتیجه ای معکوس دارد وما هر روز احساس خوشبختی می کنیم ونعمت های بیشماری را جذب خود می کنیم.وغنی می،شویم.

زینب حدادی
۱۴ تیر ۹۹ ، ۰۹:۵۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

خداونددر سوره بقره آیه 172به ما دستور داده که شکر نعمتش را به جا بیاوریم .شاید تا به حال این ضرب المثل را شنیده باشید که شکر نعمت،نعمتت افزون کند وکفر نعمت،نعمتت را از کف برون کند.حال ما در این مقاله می خواهیم به موضوع شکر گزاری که باعث موفقیت می شود صحبت کنیم.

شکر گزاری یکی از قدرتمند ترین احساساتی است که ما می توانیم با به کار بردن آن تمام نعمت های خدا را در زندگی یمان وارد کنیم.مادر هر کجا که باشیم وهر آئین و مذهبی که داشته باشیم باید شکر گزار نعمت خداوند باشیم.با این کار تمام منفی یات را  از زندگی یمان دور می کنیم. انیشتین ثابت کرده که هر چیزی در کائنات از انرژی است وماهم از انرژی هستیم وهر کدام از ما مردم در فرکانسی در حال ارتعاش هستیم افکار واحساسات وباور های ماست که ارتعاش وفرکانس از انرژی مان را تعین می کند.زمانی که تمام حواس خود را متوجه  شکر گزاری میکنیم. یا در باره آن فکر می کنیم یا آن را به زبان می آوریم.واحساسش می کنیم.در واقع فرکانس انرژی خود را به قویترین فرکانس موجود تبدیل می کنیم.که باعث جذب انرژی زیادی از شکر گزاری به دست می آوریم.اگر بابت نعمتها بنده ناشکری باشیم.امکان ندارد که چیزهای خوب،را ییشتر  بتوانیم جذب کنیم.چون در بحبویه احساس ناشکری افکار واحساساتی را از خودمان ساطع می کنیم که باعث جذب انرژی منفی می شود.که،سرانجام به جای خوبیها منفی یات را وارد زندگیمان می کنیم.خود احساس نا رضایتی از همسر وفرزند وزندگی وعدم رضایت از کار،شغل خود پیدا می کنیم ود نتیجه احساس حقارت،چشم هم چشمی،افسردگی وغیره برایمان به وجود می آید.که در اثر ناشکری می باشد.حال اگر همیشه شاکر باشیم هیچ گله مند نیستیم وهمیشه منتظر نعمت های خدا هستیم وهیچ گاه کمبود ها ونداشته ها  را نمی ببینیم وهمیشه احساس رضایت مندی وشادی می کنیم.ودر نتیجه با شکر گز اری تمام نعمت های خدا وند را وارد زندگی مان می کنیم واین رمز موفقیت می باشد.واز لحاظ روان شناسان نیز این موضوع اثبات شده است.پس شاکر باشیم نه ناسپاس.

زینب حدادی
۱۳ تیر ۹۹ ، ۱۸:۳۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

خداونددر درون ما یک یک ضمیری قرار داده به نام ضمیر باطن  که از آن می توانیم برای بهره گیری بیشتر از سلامتی،شادی،نشاط،ثروت،خانه دارشدن،ماشین دار شدن و.. استفاده کنیم.برای روشن شدن این موضوع یک مثال می آوریم به یک اهن ربا بادقت نگاه کنید هر فلزی حتی اگر بیشتر از وزنش هم باشد آن را جذب خودش می کند حال اگر خاصیت مناطیسی خود را از دست بدهد دیگر خاصیت مغناطیسی ندارد وقادر به جذب نیست.انسان ها همین طورند یا خاصیت جذب دارند .ویا خاصیت جذب ندارند گروه اول می توانند با ضمیر باطن به هرچیزی که بخواهند (آرزوها)ولی گروه دوم نمیتوانند به آرزوهایشان برسند وآنهارا محقق کنند.راز بزرگ در این است که برای رسیدن به سلامتی،ثروت،موفقیت،و...از گنجینه درون،خود به نام ضمیر،باطن استفاده کرد.ضمیر باطن یاهمان ضمیرباطن یا همان ضمیر ناخودآگاه مانند کشتی وضمیر آگاه شمامانند ناخدای کشتی عمل می کند که شما به هر چیزی که فکر می کنید به آن می رسید وباعث محقق شدن آرزوهایتان می شود.پس هر پیامی که شما  بدهید در،ضمیر باطن ضبط می شود.اگر پیام شما من به ماشین می رسم.خانه دار می شوم.به،سلامتی،نشاط،وسرمایه ام زیاد میشود خلاصه مثبت،باشد مطمئن باش که خواسته وآرزوهایت تحقق پیدامی کند واگر پیامی که یه ضمیر باطن می دهید مانند سرمایه ام را می ترسم از دست بدهم،موفق،نمی شوم،شکست می خورم،وکلا منفی باسد هیچ گاه نمی توانید به آرزوها وخواسته هایت برسی.پس بدان که در وجود شما یک گنجینه ای قرار دارد که کلید آن را باید از قلبتان بخواهید.ما،استعداد وتوانایی ایجاد تعادل وارتباط بین قوای ذهن وآزاد ساختن نیروهای آن را داریم اگر می خواهید یک کتابی یا فیلم نامه ویا چیزی را تهیه کنید ویا اجراکنید آن را با ضمیر باطن خود درمیان بگذارید به همین ترتیب کار شما تحقق پیدا می کند وبه ارزوهایت می رسید.شما به هر چیزی که فکر کنید به آن خواهید رسید اگر به آن ایمان وباور داشته،باشید تمام ارزوهایت را ضمیر باطن محقق می کند.چرا قدرت تفکر ما یک نیروی ماورای طبیعت است.

زینب حدادی
۱۲ تیر ۹۹ ، ۰۹:۱۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

برای رسیدن به موفقیت باید این راهها را انجام دهید تاشماهم بتوانید به موفقیت برسید.برای رسیدن به موفقیت 4شرط لازم است.1-باورکنید که شماهم می توانید موفق شوید.یعنی شرط اول اعتقاد داشتن به موفقیت وباور داشتن خود.یعنی خود را مجاب کند به اینکه موفقیت بر سر راهش هست وخود راموفق بداند.وبه کاری که علاقه دارید انجام دهید.انجام دادن کار مورد علاقه باعث انرژی شما می شود.2-بدانید کاری اگر انجام ندهید اقدامی انجام ندهید.شرایط تان با معجزه تغیر نمی کند. 3مشتاقانه بخواهید که زندگی خودرا بهبود ببخشید.فهرستی از بهانه ها وتوجیهاتی که،ساز می کنید تهیه نمایید.کدام عوامل میان شما موفقیت فاصله می اندازد.این مرحله اقدام ضروری است.که باید انجام دهید.این گونه به باورهای محدود کننده خود پی برد.وقتی آنها را شناسایی می کنید.سعی در برطرف شدن آن می کنید.وذهن خود را پاک وانسان موفقی می شوید.4-آخرین راه این است که جرأت وارد شدن،به رویاهایتان را داشته یاشید که ذهن ناخودآگاه شما تنها بامحدویت ها آشناست که شما آنرا بر اوتحمیل می کنید ومی توانید باور های محدود کننده را تغیر بدهید.وبدانید کلید موفقیت شما در عمیف ترین خواسته ها وآرزو هاست.

زینب حدادی
۱۰ تیر ۹۹ ، ۱۹:۳۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 دانشمندان گفته اند که موفقیت یک نگرش است.یک باور است.یک عادت است.موفقیت ارزانی کسی است که آن را می خواهد وباور دارند،که می توانند به آن برسند.موفقیت ارزانی کسانی خواهد شد که میل به عمل دارند.موفقیت پراز راز ورمز است.کسانی که خود طعم موفقیت را چشیده اند خود تعریف می کنند که انها اولا هدفمند بودند وباتمام وجود برای رسیدن به اهدافشان تلاش و کوشش فراوانی کردند تا به اهدافشان رسیدند ورویاهاشون رو محقق کردند.ودزنتیجه موفقیت را به آغوش کشیدند.اگرهم درجایی سختی کشیدند یا شکست هم خوردن دوباره شروع کردن وخود را نباختند وبر ترس وناامیدی خود غلبه کردند.پس برای رسیدن به موفقیت درهر زمینه باید هدفمند وبر ای آنها تلاش کرد.تا به موفیت برسید.دکتر حسابی یک جمله بسیار جالبی می گوید.ورمز موفقیت در آن است که (انسان باید به کار وهدفش عشق بورزد.وعاشق آن باشد،وبساری ازمردم آن را راه ورسم این کار را بلد نیستند).انسان عاشق هدفمند مانند مجنون است که در خاکهای سر راه به دنبال لیلی اش می گردد.پس اگر می خواهید موفق بشوید باید باور کنید که می توانید موفق بشوید.زیرا زندگی شما منعکس شده از باورهای شما.یک موفقیت نامحدود برخاسته از یک نظام باورهای نامحدود.رمز کار شروع کردن است.

زینب حدادی
۱۰ تیر ۹۹ ، ۱۱:۲۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

خداوند درما دوضمیر قرار داده به نام ضمیر خودآگاه وضمیر ناخودآگاه(ضمیرباطن).ضمیر خودآگاه که همان حواس چشایی وشنوایی وغیره راکنترل ودر برمی گیرد.ولی ضمیر باطن یاهمان ضمیر ناخوداگاه که نقش مهمی در موفقیت وسرنوشت ما دارد.که همین ضمیر حتی در بیماری یا سلامتی ماخیلی نقش مهمی دارد.حال برای روشن شدن این مطلب از واژه تلقین استفاده میکنیم.تلقین چیست؟تلقین عبارت ازیک فرایندی که بدون یک دلیل دلیل منطقی مورد قبول انسان قرار می گیرد ویا یک القاءفکری به جبر می باشد.وتلقین یک اثر تصوری است که انسان آن را به عنوان واقعیت می پذیرد.وقبول می کند.پس تلقین در وقتی برای انسان اتفاق می افتد که اعتمادبه‌نفس آن پایین آمده وبدون دلیل منطقی وبا جبر در فکر تأثیر می گذارد.مثال همان شخصی را که هیپتونیزم شده است را در نظر بگیرید.(هیپتونیزم یعنی تعطیل کردن پست فرماندهی یا همان ضمیر باطن ومستقیم هرپبامی را به ضمیر باطن(ناخودآگاه) دادن.)یعنی در حالت خلسه به او القاءشود ضمیر باطن می پذیرد.واجرا می کند.ودر اصطلاح روان شناسی به او هیپنوتیزم گفته می شود.در این حالت فردی که کاملا هیپنوتیزم شده مقداری پودر فلفل جلوی بینی اش می گیرند وبه او تلقین می کنند که آب است ضمیر نا خودآگاه این پیام را می پذیرد وهیچ عکس العملی را انجام نمیدهد حال مقداری آب را جلوی بینی او فرد هیپنوتیزم شده می گیرند وبه او می گویند مقداری فلفل است به محض در یافت این پیام توسط ضمیر ناخود آگاه (ضمیر باطن)شروع به اشک کردن چشم وریزش آب بینی .پس ضمیر ناخودآگاه ما یاهمان ضمیر باطن مانند یک کامپیوتری عمل می کند که هر برنامه ای را به آن بدهی در حافظه اش ذخیره وآن را پردازش واجرا می کند.پس این ضمیر باطن سه ویژه گی دارد نخست این ضمیر قادر است اطلاعاتی را از دنیای بیرون دریافت وتحت تأثیر قرارگرفته واجرا کند.ودوم اینکه این ضمیر قادر است به تفکرات منفی را مثبت وتفکرات مثبت را منفی کند .وسوم اینکه این ضمیر قادربه تفکیک واقعیات وتخیلات نیست.پس این ضمیر نقش خیلی مهمی را درما ایفا می کند اگر مثبت فکرکنیم مثبت اتفاق می افتد واگر منفی فکر کنیم منفی یات برای ما اتفاق می افتد.یکی از روان شناسان ومشاورین تغذیه به نام آقای دکتر مردانی می فرماید که ضمیر خود آگاه یک درصد عمل می کند یعنی حواس پنچگانه،احساسات، منطق وهمه اینهایک درصد عمل می کند و99درصد آن را ضمیر ناخودآگاه عمل می کند.ضمیر خود اگاه مانندکشتی وضمیر خود آگاه مانند ناخدای کشتی عمل می کند یعنی هرپیامی را که به آن بدهی ذخیره واجرا می کند.پس اگر ما به،خودمان تلقین موفقیت بکنیم موفق خواهیم،شد واگر احساس شکست،کنیم همان شکست را می پذیریم وبه موفقیت نمی رسیم.همچنین اگر تلقین سلامتی بکنیم سلامت واگر تلقین بیماری کنیم هیچ گاه سلامتی را نمی بیینیم.پس مثبت باش خواهشا.از مطالعه شما متشکریم.

زینب حدادی
۰۹ تیر ۹۹ ، ۲۰:۴۹ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲ نظر

 یک انسان معمولی این توانایی را دارد که به هرچیزی که بخواهد برسد.چراکه خداوند انسان را توانمند آفریده واورا جانشین خود بر روی زمین قرار داد.انسان تواناست چراکه از روح خود درما دمید ومارا مانند خود توانمد کرد.پس می توان گفت انسان تواناست چراکه خدا وند تواناست.

حال می خواهیم دراین مقاله راهکارهای را بیان کنیم که شماهم با اجرای آن بتوانید به اهدافتان برسید.همه ما دارای یک  یا چند اهداف (آرزو)داریم ودوست داریم که به این اهداف یا همان رویا هایمان برسیم مطندن باشید اگر شما واقعا بخواهید که به اهدافتان برسید می توانید که برسید.پس خواستن رسیدن است.خواستن توانستن است .

واما این راهکارها شامل 1-اولین گام تهیه یک لیستی از اهداف خود می باشد اهدافی که می خواهید به آن در زندگیتان برسید.(اگر خداوند فرشته ای پیش شما بفرستد وبگوید هرچه می خواهی -بخواه تا برآورده شود).هرهدف مغناطیسی می شود که تورا ای انسان به سوی خودش جذب می کند.فیلم سینمایی اینده خود را تخیل مثبت کن ونکات مهم آن را بنویس 

2-جلوی هرهدف ترم زمان بگذار.

3-برای هر هدفی،یک یا دو پاراگراف بنویس چرا وچگونه باید برسم؟چراکه ایجاد انگیزه واراده می کند.

4-اولویت بندی :هدف ها را دسته بندی کردن

5-برنامه ریزی کردن.برای رسیدن به اهداف باید برنامه ریزی منظم داشته باشید.

6-حرکت وفعالیت وکوشش برای اهدافی که راحتر به وقوع می پیوند.

پس برای رسیدن به اهداف خودباید بعد از اینکه لیست اهدافت را مشخص کردید وزمان برای رسیدن به آنها باید تعین کنید وتوجه خود را روی اهدافت متمرکز کنید وتلاش کنید که به آن اهدافتان برسید.وقتی به اهدافت رسیدی موفق خواهید،شد وبه موفقیت بزرگ رسیده اید.از مطالعه شما متشکریم

زینب حدادی
۰۹ تیر ۹۹ ، ۱۶:۰۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

کسانی که از اعتمادبه‌نفس بالایی دارند.ارزش خود را برای دوست داشتن دبگران ومورد علاقه واقع شدن از سوی آنان حفظ می کندوخود را شایسته توجه داشته ودیگران را نیز مورد توجه قرار می دهد.وحرف دیگران را می شنود وارزش خود وشناخت دیگران را حفظ می کنند.وخود ودیگران را به انجام کارهای خوب وخوب بون تشویق می کند.ودر شناخت دیگران به عنوان انسان خوب تلاش میکند.

 

حال می خواهیم برای بالا بردن اعتمادبه‌نفس راهمارهای را بیان کنیم .

1-خودباوری.یعنی به خود وکارهای که انجام میدهد ایمان داشته باشد.

2-مثبت اندیشی.مهمتربن گام برای بالا بردن سطح اعتمادبه‌نفس باید مثبت اندیش باشید وهیچ گاه منفی فکر نکنید.واز جملات نمیشه،نمیتوانم وغیره استفاده نکنید.3-ورزش کنید.انتخاب یک برنامه ورزشی مانند پیاده رویی،ایروبیک وغیره نقش خیلی مهمی می تواند در بالا بردن سطح اعتمادبه‌نفس شما کمک کند.

4-داشتن یک برنامه غذایی سالم. پیروی از یک رژیم قلیایی(lagharfit)می تواند به کاهش وزن وتناسب اندام شما کمک کند قدوبه یک اندام زیبا وجذابی برسید که این خود خیلی میتواند موثر واقع بشود برای بالا بردن سطح اعتمادبه‌نفس .

5- در حال زندگی کردن.اگر درحال زندگی کنید.وتمام انرژی خود را متوجه در لحظه زندگق کنید فردای شما تضمین خواهد شد.چون فردای شما نتیجه عملکرد امروز شماست.

6-استفاده از نکات تاکیدی.امروز من کارهای را انجام میدهم که دیگران دوست ندارند آنها را انجام دهند وفردا من کارهای را انجام میدهم که دیگران قادر به انجامش نیستند.

7-عدم مقایسه خود با دیگران.مهمترین چیزی که باعث پایین آمدن سطح اعتمادبه‌نفس انسان می شود همین مقایسه کردن خود با دیگران است که باعث می شود که خود وتوانایی های خود را نادیده بگیرد ودر جهت رشد وشکوفایی خود گام برندارد.

8-خود را سرزنش نکنید.سعی کنید ازسرزنش کردن جدا خوداری کنید وسعی کنید به جای سرزنش نقاط ضعف خود را بر طرف کنید.

زینب حدادی
۰۸ تیر ۹۹ ، ۱۰:۵۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۴ نظر

در مشاوره های که با دانش اموزان عزیزم که داشتم متوجه شدم که آنها از اعتمادبه‌نفس پایینی برخوردارند.چراکه پدر ومادر آنها را با هم سن وسال هایشان مقایسه می کنند ویا خودشان،خود را با دوستانشان مقایسه واین سبب عدم اعتمادبه‌نفس میشود.درصورتی که باید بگویم که هر کدام از ما یک توانایی واستعدادی داریم وخداوند مارا متفاوت آفریده وحتی خلقت انگشتان دست واثر انگشتان خودمان باهم متفاوت است.دوقلوها را در نظر بگیرید ازلحاظ تشکیل نطفه وزمان تولد مساوی هستند ولی از لحاظ علایق واستعدادها باهم متفاوت هستند.پس ما نمی توانیم فرزندانمان را با حتی خواهر وبرادرشان مقایسه چه رسد به هم سن وسال هایشان .باورکنید بیشتراین مقایسه ها علتش به رخ کشیدن داشته هایمان هست.یکروز در مشاوره با یکی از دانش آموزم با اینکه پدرش استاد بنده بود.متوجه شدم که پدرش از دخترش المیرا خانم خواسته که حتما بایددر آزمون استعدادهای درخشان شرکت وقبول بشود تا یکی از اقوامش راکه دخترش وارد دبیرستان استدادهای درخشان شده بتواند شاخ اورا بشکند.درصورتی المیرا اصلا این دبیرستان را دوست ندارد ودوست داشت وارد رشته گرافیک بشود ومیخواست که در این رشته موفق بشود ولی تحت فشار پدر بود وهمیشه مضطرب ونگران حتی جرأت پایین آمدن  در کلاس راهم نداشت که بیاید درس جواب بدهد.ولی کتبی،فوق العاده بود ودر مسابقات نقاشی هروقت شرکت میکرد مقام می آورد ولی از ترس پدرش خیلی وقتها شرکت نمیکرد.خلاصه یک روز با اجازه خود المیرا با پدرش صحبت واورا قانع کردم که اجازه بده که مسیرش را خود المیرا انتخاب کند.ایشان هم مثل همیشه با فروتنی وتواضع حرف شاگردش را پذیرفت والمیراهم در آزمون شرکت کرد وهم در گرافیک برای ادامه تحصیل در دانشگاه شرکت کرد وموفق شد.پس بااین داستان متوجه شدیدکه اکثر وقتها برای خواست دل خودمان یا شکست دادن رقیب مان فرزندان خود را با مقایسه وتحت فشار قرار میدهیم.وهم دوست داریم که فرزندمان موفق بشوند.

همه ما دوستدار موفقیت فرزندانمانم هستیم،ولی برای موفق شدنشان باید استعدادها وتوانایی های انهارا کشف وبعد آنهارا تشویق به تلاش وبه آنها آموزش بدیم که اگرهم شکست خوردیم مهم نیست واین خود مقدمه ی یک موفقیت بزرگی است که با تلاش بیشتر وتعین اهداف میتوانیم به موفقیت برسیم.

متاسفانه باید بگویم که یک روز در کلاس تصمیم گرفتم از دانش آموزانم یک آزمونی رابگیرم وببینم که جقدر هدفمند هستند .بعد متوجه شدم که حدود 80درصدشان اهداف نداشتن ومی گفتند پدر ومادرمان تعین کننده،هدف هایمان هستند مابه،هرچیزی که علاقه داشته باشیم آنها به ما اجازه نمی دهندکه مسیرمان را دنبال وتعین کنیم.واین سطح اعتمادبه‌نفس آنها را به شدت پایین می آورند.اگر خواهان موفقیت فرزندانمان هستیم آنها را درمسیر اهدافشان قراربدهید وآنها را حمایت کنید تا هم سطح اعتمادبه‌نفس آنها،بالا برود وهم درمسیر موفقیت قرار بگیرند.پس مقایسه وتحت فشار قراردادن خودمان یا فرزندانمان سطح اعتمادبه‌نفس را به شدت پایین وباعث عدم موفقیت وکشف استعدادهایمان باعث رشد وبالندگی وبالا آمدن سطح اعتمادبه‌نفس وموفقیت می شود.

زینب حدادی
۰۷ تیر ۹۹ ، ۱۹:۵۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

نون والقلم وما یستطرون.قسم به قلم و آنچه می نگارد.من در دوران دبیرستان علاقهمند به نویسندگی پیدا کردم وزنگ انشا برای من خیلی جذاب بود.وهمیشه سعی می کردم که بهترین انشا را بنویسم وهمیشه مورد تشویق دبیر ادبیات فارسی مان قرار می گرفتم.بعداز گذراندن پایان نامه به نویسندگی کتاب علاقه مندی بیشتر پیدا کردم.تااینکه در سال 95به خاطر بیماری کم خونی خیلی شدیدی که داشتم  و همین مشکل سبب شد که دست راستم از کار بیفته وفلج بشود.من برای معالجه تصمیم گرفتم که به مشاور وروانشناس خوب وتوانمند تغذیه  جناب آقای مردانی مراجعه کنم .بعد از درمان که به مدت 40روز کمک وراهنمایی های خوب ایشان درمان شدم وایشان همواره من را تشویق به نوشتن مثل دل نوشته،خاطره،سفرنامه وغیره می کرد ومن هم چون علاقه مند بودم اجرا می کردم تا اینکه تصمیم گرفتم یک وبلاگ بزنم ومقالاتم را باشما دوستان خوب به اشتراک بگذارم.

که من از حمایت های مشاور واستاد بزرگوارم جناب آقای دکتر مردانی کمال تشکر را دارم وهمچنین از شما که وقت گذاشتیدبرای خواندن این مقاله.من با حمایت های ایشان توانستم به 90درصد از اهدافم برسم.پس شما هم درمسیر اهدافتان قرار بگیرید تا به موفقیت برسید.

زینب حدادی
۰۷ تیر ۹۹ ، ۱۰:۵۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر